۱۳۹۳ خرداد ۱۶, جمعه

دردهای ما
آدمیان روی زمین و حتی کسانی که در دوقدمیتان نشسته اند آنچنان زیاد است که دیگر کاری از دست کسی برنمی آید. چه کنیم من و‌تو‌ با این حجم خستگی؟ چه کنیم وقتی بدن من از داخل و مغز تو از خارج در حال گندیدن است تا آسودگی را بشناسیم؟
همه ما آدمیان بیزار گشته ایم ازتکرار مکررات و چرخه ی سنگین مجازات .
و تحمل میکنیم و منتظریم تا بدن هامان از کار بیفتند. ولی زمانی که این زندگی من یا تو تبدیل به حجم توده ای از وابستگی ها ی ساده ی زندگی باشد ... تا هر روز از این  زندگی نباتی زنده باشی،  مرگ مرحمت است . ولی باز این مرحمت را دریغت میدانند تا خود ارضا باشند. میان قضاوت این تصمیم چه کسی درست میگوید؟کفه  تمنا و ارضا کدام سو سنگین‌تر است؟
کدام ؟
کدام؟

هیچ نظری موجود نیست: