۱۳۹۴ آذر ۲۰, جمعه

پسوا در دلواپسی میگوید "چیزی فراتر از حماقت وجود دارد که اغلب انسان ها با آن زندگی میکنند و آن عقلی است که در این حماقت نهفته است. "

اگر این را در یک سوی قرار دهیم در سوی دیگر انسان ِ با اراده راسخی که پسوا توصیف میکند شاید همانی است که میخواهد بگوید جهان عاید کسی است که حماقت را بدون حساسیت زندگی میکند. نمیدانم انسانی که را او میگوید خودخواه یا نارسیس و کوته بین بوده یا کسی بوده که پشتوانه اندیشه و راهنمایی برای زندگی در پیش رویش نداشته یا صرفن حماقت پیشه است. نمیدانم تغییری که انسان در پیشروی زندگی اش میکند چه بهایی را برایش در نظر گرفته و چه زمانی پرده ی این حماقت می افتد اما این روند تا زمانی ادامه دارد که او ضربه هولناک را تجربه نکند. در زندگی خود به مصیبت ها دچار نشود . در زندگی خود با شانس ( که هست و نیست ) و حماقت کافی به نابودی کشیده شده ولو اینکه در ذات ساده باشد یا هرچه. اما تا ضربه را نخورد نمیفهمد . 





گوش کنید متن هایی برای هیچ ساموئل بکت بخش یازدهم: 

۱۳۹۴ آذر ۱۴, شنبه

ظاهر قصه گیجی خسته کننده ای داره جادوگر. شب ها خاموشی است و روزها سکوت. ظاهر قصه همه فاصله است جادوگر. ظاهر قصه بخشش در کار نیست و در گودال راه طولانی را سپری میکنی جادوگر. عمر تو برای ما به اندازه ورق زدن دو صفحه کتاب است . دو صفحه ! یکی رنج آغاز و دیگری رنج پایان.



گوش کنید ، متن هایی برای هیچ از ساموئل بکت بخش دهم 


۱۳۹۴ آذر ۱۲, پنجشنبه


دفن شدن، کاستن آرام و آهسته ی همه ی چیزی از ماست که باقی میماند. برای ما همین کافی است؟ 
زیر کدام آوارها ماندیم که مدفون گشتن با چنین آسایشی مارا میخواند؟