زندگی برای من هم زمانی که دروغ گفتم ناخوشایند بود و هم زمانی که راستگویی جلوی چشمانم رژه میرفت ناخرسند بودم. نه دروغ نجاتم داد و نه صداقت به دادم رسید . رستگاری نیاز واجبی نیست، بیشتر جنون موجبات خوشی فراهم می آورد .
آنچنان از همه ی افکاری که منفجر میشوند و پر میشوند و منفجر میشوند و چرخه ی مرگ و نیستی اش انتها ندارد لبریزم که از نوشتنش و حتی گفتنش به نزدیکترین دوست در دور دستها یا دورترین هرانسان دیگر هراس دارم و فراموشی میگیرم .
آنچنان از همه ی افکاری که منفجر میشوند و پر میشوند و منفجر میشوند و چرخه ی مرگ و نیستی اش انتها ندارد لبریزم که از نوشتنش و حتی گفتنش به نزدیکترین دوست در دور دستها یا دورترین هرانسان دیگر هراس دارم و فراموشی میگیرم .
۲ نظر:
خیلی خوب مینویسی.... تلخ و خوب
خوبی از خودتونه، تلخی از من
ارسال یک نظر