همیشه اینطور نبود که هر روز آشغال جمع میکردند
گاهی طوری بود که خسته می شدند و قطره های شبنم آویزون و میریختن تو شیشه باهاش معجون معجزه فراانسانی میساختند . معجونی که برای آدمایی که از شعبده ها خسته شده بودند نمایش های واقعی جادویی میساختند ، مثل وقتی که خوابیم ومنتظر هستیم که اتفاق بهتری از حالا ییفته . ولی بووووم یهو از خواب بیدار میشدند و بوی آشغال همه جا رو گرفته بود باز....
گاهی طوری بود که خسته می شدند و قطره های شبنم آویزون و میریختن تو شیشه باهاش معجون معجزه فراانسانی میساختند . معجونی که برای آدمایی که از شعبده ها خسته شده بودند نمایش های واقعی جادویی میساختند ، مثل وقتی که خوابیم ومنتظر هستیم که اتفاق بهتری از حالا ییفته . ولی بووووم یهو از خواب بیدار میشدند و بوی آشغال همه جا رو گرفته بود باز....
۱ نظر:
بوم...
ارسال یک نظر