۱۳۹۸ فروردین ۷, چهارشنبه


رنجی که از اثبات میکشیم
وجود میاد و میره و آدمها هستن که مرز وجود خود  را با فرم انسانی خود مشخص می‌کنند که میشنوند حس میکنند مزه میکنند صحبت میکنند و این روان و روح رو به کنترل خودشون در می‌آرند. 
 صحبت میکنیم دروغ میگیم، قدرت تحرک بدنمون رو استفاده میکنیم آسیب میزنیم و سعی در رفع  کاستی‌هاش داربم. عضوی از بدن رو که از دست میدیم هراسیده میشیم، جسم رو به زوال رو نفریت میکنیم، دندان شکسته، پوست چروکیده، چشم  بزرگتر موی قشنگتر اندام مناسب‌تر قد بلندتر... برای اثبات حق وجود داشتن انسان مشکلات ما هستند. انسانی که بدون وجود فرم نمیتواند رنج بکشد. انتظارات آرزومندانه من و یا شما زیر فرم و شکل و  محتوایی که خاک شده چقدر واقعی و چقدر حقیقی است. ارتباط برقرار کردن رابطه داشتن و مفهوم پیدا کردن حتی مردن مدیون همین است. برای آواتارهای خشک و خالی من و شما نه جانی میگیریم نه متاثر میشویم. دشمنی و دوستی برای فرم‌های  هندسی و غیرهندسی ظاهر شده جا باز میکند نه 
فراموشانی مثل من.

پ. اینها بعد از شیخ و قبل از مریدان نوشته شد 

هیچ نظری موجود نیست: